ارزیابی ما از بدن خود و نقش آن در رفتارهای مصرفی

زیبایی و رفتار مصرف کننده

تصور و ارزیابی‌ای که ما از بدن خودمان داریم بخش بزرگی از خودانگاره‌ی ما را تشکیل می‌دهد. ارزیابی ما الزاما شبیه چیزی که اطرافیانمان از ما می‌بینند نیست. ممکن است برخی ها خود را عضلانی‌تر از آن‌چه هستند تصور کنند و بعضی‌ها چاق‌تر از آن‌چه هستند.

احتمالا شما هم تبلیغاتی را دیده‌اید که در آن به شما یک تصویر ایده‌آل نشان می دهند و شما را ترغیب می کنند که به سمت آن ایده‌آل حرکت کنید. این کاری است که بازاریاب‌ها خوب انجام می‌دهند ( کاری که به نظر من غیر اخلاقی هم هست ) بازاریاب‌ها تلاش می‌کنند تا یک شکاف بزرگ بین واقعیت بدن ما و آن‌چه که یک بدن ایده‌آل است ایجاد کنند. هرچه بتوانند شکاف بیشتری ایجاد کنند، می‌توانند افراد بیشتری را به حرکت به سوی بدن ایده‌آل ترغیب کنند و برنده‌تر هستند! مثلا در تبلیغ یک خانم / آقای خوش اندام را نشان می‌دهند که عضلات برآمده‌اش چشم هر مخاطبی را می‌نوازد و در نهایت می‌گوید که استفاده از فلان چیز باعث به وجود آمدن چنین بدنی شده است. حال یک سوال مهم پیش می‌آید.

اصلا این ایده‌آل‌های زیبایی چه هستند و چگونه به وجود آمده‌اند؟ بیایید در این باره بیشتر با هم حرف بزنیم.

ایده‌آل‌های زیبایی

ایده‌آل زیبایی همان الگویی است که هر کدام از ما در ذهن خودمان داریم. این مدل یا الگو هم دارای ویژگی‌های جسمانی است ( مثلا سیکس‌پک دارد! ) هم می‌تواند دارای مدل موی خاص، پوشش خاص و .. باشد. همین میل و شوق ما برای نزدیک شدن به ایده‌آل زیبایی‌مان باعث می‌شود تصمیمات مختلفی را اتخاذ کنیم و رفتار‌های خرید متفاوتی را داشته باشیم.

هنگامی که علاقه داشته باشیم به سمت ایده‌آل زیبایی‌مان حرکت کنیم، احتمالا خرید‌های ما نیز به همین سمت سوق پیدا می‌کند، باشگاه می‌رویم که سیکس‌پک دار شویم، برند لباس ایکس را می‌خریم که پوششمان شبیه همان ایده‌آل شود و .. . خب سوال مهم اینجاست. آیا زیبایی یک مفهوم ثابت و جهانی است ؟

بله! زیبایی یک مفهوم ثابت و جهانی هست اما معیار‌های زیبایی در نقاط مختلف جهان فرق می‌کند. این تفاوت معیار‌ها ممکن است ریشه در فرهنگ و خصوصیات ژنتیکی افراد نیز داشته باشد. برای مثال شاید در کشوری چشمان درشت نشانه‌ی زیبایی باشد و در کشور دیگر موهای سرخ! چرا این‌ها را می‌گویم؟ انسان به دنبال زیبایی است. زیبایی او را جذب می‌کند و توجهش را جلب می‌کند. بنابراین اگر قصد دارید از این معیارهای در پیام‌های بازاریابی‌تان بهره ببرید. باید حواستان باشید که کجا هستید و در آن‌جایی که هستید معیار‌های زیبایی چیست و چگونه تعریف می‌شود.

خب! حالا بیایید درباره ی یک موضوع جذاب با یکدیگر صحبت کنیم و آن هم دستکاری در بدن است!

دستکاری در بدن

مردم در هر جای جهان تلاش می‌کنند ک با ایجاد تغییرات مختلف، در بدن خود دست ببرند. آن‌ها تلاش می‌کنند بدنشان را زیبا کنند یا چیزی به آن اضافه و از آن کم نمایند. معمولا افراد برای دستکاری در بدن خودشان دلایل مختلفی دارند. ۵ تا از مهم‌ترین این دلایل را در زیر برایتان آورده‌ام:

برای جداسازی اعضای گروه از غیر اعضا

در یک قبیله‌ی بومی در آمریکا به نام شینوک، سر کودک به دنیا آمده را مابین دو سنگ می‌گذاشتند و برای مدتی در همان وضعیت نگه می داشتند تا یک هندسه‌ی خاص به خود بگیرد. این‌گونه بود که آن‌ها اعضای قبیله‌ی خودشان را از دیگری جا می‌کردند.

البته همه‌ی مثال‌ها مانند مثال این قبیله نیستند! در دنیای امروز هم بسیار دیده‌ایم که یک مدل موی خاص یا اضافه کردن یک حلقه به گوش می‌تواند افراد را وارد گروه‌های خاصی کند و آن‌ها را از غیر عضو‌ها جدا کند.

ورود فرد به اجتماع و گروه‌های اجتماعی

این بخش مثال روشن و قابل لمسی دارد و آن‌هم دوران بلوغ است. معمولا افراد برای این‌که از مرحله‌ی بلوغ گذر کنند و نشان دهند از پسربچه به یک مرد! تبدیل شده‌اند ممکن است تغییراتی در خود بدهند. برای مثال ممکن است روی بدنشان خالکوبی کنند یا سیگار گوشه‌ی لبشان بگذارند و …

دانستن این نکته هم احتمالا برایتان جالب است که نوجوانان برای گذار این دوران، بر روی بدن خود تصویر یک اسکلت انسان را نقاشی می‌کنند! به این معنا که کودک درون آن‌ها مرده است و الان آن‌ها به اجتماع مرد‌ها و بزرگتر‌ها پیوسته‌اند! جالب است نه؟

پر رنگ کردن نقش و هویت جنسیتی خود

بسیاری از تغییراتی که افراد در بدن خود ایجاد می‌کنند، به دلیل پررنگ کردن نقش جنسیتی‌شان است. آن‌ها تلاش می‌کنند تا با این تغییرات، خود را بیشتر در دسته‌ی آقایان یا بانوان جای دهند. استفاده از رژ لب‌های بسیار غلیظ، عمل‌های جراحی زیبایی، تمرین‌های سفت و سخت بدنسازی و .. همه در این دسته قرار می‌گیرند.

برای نمایش رتبه یا وضعیتی برتر نسبت به دیگران

شاید مثال واضحش افرادی باشند که عینک‌های با شیشه‌ی عادی می‌زنند و قصد دارند مقام و موقعیت خود را نسبت به دیگران بالاتر نشان بدهند. یا اگر بخواهم برایتان از مثال‌های قدیمی بگویم، در قبیله‌ی هیدات، افراد از زیور‌الات ساخته شده با پر استفاده می‌کردند. این زیور‌آلات نوعی مد به دیگران می‌داد که فلانی تا به حال چند نفر را کشته است! و با این زیور‌آلات گویی درجه و برتری فرد مشخص می‌شد.

برای ایجاد حس امنیت

بسیاری از تغییراتی که ما در بدن خود می‌دهیم، برای ایجاد احساس امنیت در ماست! برای مثال بازوبندی را می‌بندیم که درون آن دعایی دارد. یا کارهایی از این دست. این تغییرات باعث می‌شود که حس امنیت ( یا کاذب یا واقعی ) وارد دل و سر ما شود و آسوده‌مان کند.

خب! می‌بینید؟ مسائلی که مربوط به این بشر دو پاست بسیار پیچیده است! واقعا الان وقت آن است که با خود بگویید نفسم از جای گرم بلند می‌شود! واقعا این همه قصه‌های زیبا گفتی ولی کو کاربرد؟ کو استفاده در واقعیت؟ راستش را بخواهید من در وهله‌ی اول هدفم یادگیری و انتشار آموخته‌هایم در اینجا با شماست. قطعا در برخی جاها حرف‌هایم بیشتر آکادمیک‌است تا کاربردی.

دوست دارم در این مسیر از شما کمک بگیرم تا بتوانم مطالب بهتری ارائه دهم. پس باز هم مثل همیشه می‌گویم. نظرهایتان باعث خوشحالی بنده‌است. دریغ نفرمایید 😊

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *