تعهد؟ ممنون صرف شده!

هرچه جلوتر می‌روم و عدد سنم افزایش پیدا می‌کند، بیشتر و بیشتر در مسائل اخلاقی برایم سوال پیش می‌آید! چه چیزی خوب است و چه چیزی بد؟ اصلا متعهد بودن، وجدان کاری و مسئولیت‌پذیری تا چه حد قابل تعریف است؟ تا چه مقداری باید از افراد انتظار تعهد داشت؟ چرا این‌ها را می‌گویم؟ اصلا چه شد این افکار به درون ذهن و مغزم جاری شد؟

دلیلش یک چیز بود و آن هم اتفاقی که در دوره‌ی ایکس افتاد ( اسمش را نمیگویم چرا که برگزار کننده‌ی دوره این‌جا حضور ندارد و نمی‌خواهم یک طرفه به قاضی بروم). دوره‌ای که شیرین شروع شد اما ادامه و پایانش برای من چندان خوشایند نبود. می‌پرسید چرا؟ دلیلش را می‌گویم برایتان. چیزهایی که برایتان تعریف می‌کنم در چارچوب اخلاقیات من، عدم مسئولیت‌پذیری، عدم تعهد و تا حد زیادی پای گذاشتن بر روی وجدان کاری است. بعد از خواندنش خوشحال می‌شوم شما هم بر اساس چارچوب‌هایتان درباره‌اش با من صحبت کنید:

ماجرا از آن جا شروع شد که من دوره‌ی خوش رنگ و لعاب ایکس را دیدم و تصمیم گرفتم که در آن نام بنویسم. وارد سایت برگزار کننده شدم و سرفصل‌ها دوره را دیدم. واقعا جذاب بودند. از ده بخش سرفصل‌ها بر دو سه تایشان تسلط داشتم اما بقیه‌اش می‌ارزید که در آن اسم بنویسم. سرتان را درد نیاورم. اسم نویسی کردم. دوره شروع شد و اولش بسیار دلچسب و خوب بود. خیلی چیز‌ها یاد گرفتم و باعث شد اقدام‌های جدی‌ای هم در راستای یادگیری‌هایم انجام دهم. اما این سرمستی و خوشی دیری نپایید و از میان دوره‌ی مذکور رخت بربست!

اواسط دوره همان مطالبی بود که من کمابیش بلد بودم و اگر می‌خواستم بیشتر هم یادبگیریم، مطالب رایگان زیادی برای این کار در گوگل وجود داشت. آن جا چندان باب میلم نبود اما صبر کردم تا تمام شود و به مطالب جذابی که در سرفصل‌ها اشاره کرده بودیم برسیم. صبر کردم و صبر کردم. آموزش‌هایی اضافه‌تر از آنچه که باید به دستمان می‌رسید. اما خب این‌ آموزش‌ها نه در برنامه بود و نه نیازی به آموزش دادنشان! چون به ضرس قاطع می‌توانم خدمتتان عرض کنم یاد گرفتن بعضی از آن چیز‌ها بیش از یک ساعت مفید طول نمیکشید. آن هم از طریق یک سرچ ساده.

اما با خودم گفتم این‌ها دارند بیش از اندازه هم می‌گذارند. دیگر دندان این پیشکشی‌ها را که نباید شمرد. گذشت و گذشت و داشتیم به آخر دوره نزدیک می‌شدیم و هیچ خبری از ۵ سرفصل مربوطه نبود. ۵ سرفصلی که دوست داشتم درباره‌شان بدانم و یکی از مهم‌ترین دلایل ثبت نامم آن‌ موضوعات بود. با جناب برگزار کننده صحبت کردم، سرفصل ها را فرستادم و احوالات موضوعات پوشش داده نشده را جویا شدم. ایشان گفتند صبر بفرمایید مگر شش ماه به دنیا آمده‌اید هنوز ۴۰ روز مانده است! ما هم گفتیم لابد ما عجله داریم! صبر می‌کنیم. تا این که اتفاقی میزان جنب‌و‌جوش سلول‌های خشم درونی‌ام را افرایش داد. می‌پرسید چه بود؟ خدمتتان می‌گویم.

در حال انجام دادن کار و بارهایم بودم که دیدم به به! ایشان یک وبینار اضافه بر سازمان گذاشته‌اند که با مبلغی پول، می‌توانیم در آن شرکت کنیم. تا اینجایش مشکلی نبود. مشکل اصلی آنجا بود که موضوع وبینار، دقیقا همان موضوعی بود که قرار بود در درون دوره‌ی مورد نظر پوشش داده شود. حالا رفته بود توی وبینار و باید برای یادگرفتنش پول می‌پرداختیم! خیلی جالب شد! تصمیم گرفتم سری به سایتشان بزنم ببینم درست فکر می‌کنم یا نه. و خب در سایت با صحنه‌ی بسیار جالب‌تری روبرو شدم!

صفحه‌ی مربوط به دوره‌ ادیت شده بود و ۱۰ سرفصلی که قرار بود پوشش داده شود، به ۵ فصل نقلی تقلیل داده شده بود! برایم عجیب بود. باز خدا را شکر کردم که از سرفصل‌های قبلی عکس گرفته بودم تا مثلا دوره‌را طبق آن‌ها پیش ببرم! وگرنه با دیدن این تصویر به خودم شک می‌کردم! اینجا بود که خشمگین شدم!

با برگزارکننده‌ی مربوطه صحبت کردم و جواب‌هایی سربالا دریافت کردم. ایشان وعده‌ی صبر دادند و سپس گفتند حذف کردنشان کار درستی بود و سپس گفتند اصلا چیزی حذف نشده و در نهایت با این که دوره در ۳۰ شهریور به پایان می‌رسید، فرمودند این فصل‌ها بعد از شهریور پوشش داده خواهند شد. من چشمم آب نمی‌خورد که ایشان تا قبل از پیام من قصد پوشش این دوره‌ها را داشته چرا که اگر می‌خواست همه‌ی سرفصل‌ها را پوشش دهد، نیازی به حذف کردن سرفصل‌ها از سایت نبود و آن‌ها را از ۱۰ فصل به ۵ فصل تقلیل نمیداد.

اما با خودم گفام شاید همین مکالمه و اعتراض ایشان را به ارائه‌ی فصول از یاد رفته مجبور نماید. برای همین خاموش شدم و تصمیم گرفتم صبر کنم. ( نتیجه‌ی صبرم را حتما در آینده در این پست برایتان خواهم نوشت )

این چیزها بنده را عصبانی کرد! البته که ایشان بعضی سرفصل‌هایی که قرار نبود در دوره پوشش داده شود را پوشش داده‌اند، ولی دلیل نمی‌شود که از سرفصل‌های اصلی کم کنند. مثل این است که برای خرید پیراهن به مغازه بروی و مغازه‌دار بهترین کفشش را به تو ارائه دهد. هرچه می‌گویی آقا دم شما گرم اما من به پیراهن نیاز دارم، مغازه‌دار هم می‌گوید اون رو بیخیال، تو ببین چه کفشیه خدایی! نمی‌شود دیگر!

حالا برویم سراغ عقیده‌ی شخصی‌ام. چنین چیزی در چارچوب اخلاقی من، کم‌فروشی، عدم تعهد و مسئولیت ناپذیری! نامیده می‌شود. چرا باید در ابتدا قولی به مخاطب داده شود و هر چه که پیش می‌رود زیرپوستی زیر همه‌ی قول‌ها بزند؟ آن هم با این تفکر که مخاطب آگاه نیست و چیزی نمی‌فهمد! آن هم با این پیام که من همیشه به فکر رشد و یادگیری شما هستم! از طرفی فکر می‌کنم دیگران هم حق دارند از این موضوع آگاه باشند و بر اساس تفکرات و چارچوب‌های خودشان درباره‌اش تصمیم بگیرند.

نمیدانم شما در این باره چه فکری می‌کنید و نظرتان چقدر شبیه من است یا نیست. اما تنها چیزی که می‌دانم این است که این دوست عزیز ذهنیت من را نسبت به جامعه‌ی استارتاپی و منتور‌هایش منفی‌تر از قبل کرد. در حال حاضر در حال تلاش کردن هستم که دوستان ایشان را با همان چوب نرانم و در ذهنم برچسب بی مسئولیت و عدم تعهد را به آن‌ها نزنم.

اگر این قصه برای شما رخ می‌داد چه می‌کردید؟

به روز رسانی

همین دیروز بود که استاد محترم با برگزاری وبینار دو ساعته‌ی یهویی + دو ویدیوی ارسالی  هر سرفصلی که مانده بود را پوشش دادند. نمیدانم به خاطر اعتراض‌های بنده بود یا خودشان چنین برنامه‌ای داشتند اما در هر صورت  دستشان درد نکند و عمر تدریسشان دراز باد 🙂

دیدگاه‌ها

  1. دانشجوی همیشگی مدیریت

    شما نگفتید چه دوره ای و برای همین بخشی از پرسش مجهوله
    کلا یک چیز رو بگم برادر من! من اصلا پولم را برای دوره هزینه نمی کنم
    مطالعه می کنم…مطالعه می کنم… یاد می گیرم…و دوباره مطالعه می کنم
    اجرا … اجرا… اجرا
    دوره های اموزشی دکان هستند عمدتا
    این را به تجربه دوستان می گویم خدمتتان

    1. نوشته
      نویسنده
      محمدعلی عبدالعلی‌زاده

      سلام خدمت شما. بله درست میگید عمدتا همین اتفاق می‌افته.
      راستش من تصمیم داشتم با دید نسبتا مثبتی وارد این ماجرا شم چون برای مثال آموزش‌های خوبی مثل متمم رو هم تجربه کرده بودم. اما متاسفانه تجربه‌ی خوبی کسب نکردم. کلا احساس می‌کنم چون این فضا جدیدا خواهان زیادی هم پیدا کرده، چنین مشکلاتی هم درونش بیشتر دیده میشه.
      ممنون از اینکه تجربه‌تون رو در اختیار بنده گذاشتین. راهکاری که میفرمایید به احتمال زیاد تاثیرگذار تر از بقیه‌ی راهکار هاس.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *