در این مقاله قرار است در مورد سطوح ادراک حرف بزنیم. چه می‌شود که ما یک محرک را دریافت می‌کنیم و آن را به معنا تبدیل می‌کنیم؟ این اتفاق از طریق سه مرحله یا سطح رخ می‌دهد:
در معرض قرار گرفتن
توجه
تفسیر
در ادامه درباره‌ی هر یک از این سه مرحله با شما صحبت خواهم کرد.
سلام! در این مقاله قصد دارم با شما درباره ی بازاریابی احساسی ( حسی ) صحبت کنم. بازاریابی انواع مختلفی دارد و احتمالا نام برخی از انواعش را شنیده باشید. مانند بازاریابی دیجیتال، بازاریابی محتوایی، بازاریابی از طریق اینفلوئنسر و .. . یکی از جدیدترین‌های انواع بازاریابی، همین بازاریابی احساسی ( حسی ) است.
در این نوشته می‌خواهم به یکی از عوامل درونی تاثیرگذار بر رفتار مصرف‌کننده بپردازم و آن هم ادراک است! ادراک چیست؟ به زبان ساده می‌توان گفت ادراک شیوه‌ی برداشت ما از اطرافمان است. چه می‌شود که شیوه‌ی برداشت من با شیوه‌ی برداشت دیگری متفاوت است؟ شاید بتوانم بگویم مدل ذهنی هر فرد در برداشت او تاثیر به‌سزایی دارد.
همین ابتدا خدمتتان عرض کنم که در حال حاضر چیزی که می‌نویسم نظر شخصی و حاصل نمیچه‌دانشی است که در زمینه‌ی بازاریابی دارم. هر زمان که به مطلبی محکم در این حوزه برخورد کردم یا نظرم عوض شد، متناسب با آن، محتوای این پست هم تغییر خواهد کرد.
این‌که رفتار مصرف کننده یک فرایند است به چه معناست ؟ در مقاله‌ی نخست به این نکته اشاره کرده بودم که رفتار مصرف‌کننده در سه‌گانه‌ی خریدن، استفاده کردن و دور انداختن رخ می‌دهد. یعنی از ابتدایی که یک نیاز در او حس می‌شود تا زمانی که از محصول / خدمتی برای برطرف کردن نیاز‌هایش استفاده می‌کند و سپس آن را دور اندازد، فرایندی را طی می‌کند که این فرایند رفتار مصرف‌کننده نامیده می‌شود.
سلام! این نخستین نوشته در نخستین وب‌سایت من است! حس عجیبی دارم. قبلا هم در جاهایی مانند ویرگول نوشته بودم. اما این نوشته حس دیگری دارد. احساس می‌کنم خانه‌ام را بازسازی و رفت‌و روب کرده‌ام و شما را به آن دعوت نموده‌ام. بنابراین خجالت نکشید. خانه‌ی خودتان است…